استفاده گسترده و سازمان‌یافته از خشونت جنسی علیه معترضان در ایران

تحقیق یک‌ساله‌ ایران اینترنشنال نشان می‌دهد نیروهای امنیتی برای سرکوب معترضان در چندین استان ایران در سال ۱۴۰۱ از خشونت جنسی به طور گسترده و سازمان یافته استفاده کرده‌اند.

نیکی محجوب
خبرنگار ایران‌اینترنشنال

۱ مرداد ۱۴۰۳

خشونت جنسی ابزاری برای سرکوب سیاسی

شش معترض بین سنین ۱۹ تا ۴۳ سال در مصاحبه‌ با ایران اینترنشنال تاکید کردند تقریبا بلافاصله پس از دستگیری در خودروهای ماموران امنیتی،‌ بازداشت‌گاه‌های مخفی یا زندان با تجاوز یا سوء استفاده جنسی مواجه شدند

این اعتراضات با کشته شدن مهسا ژینا امنیتی به دست ماموران گشت ارشاد در شهریورماه سال ۱۴۰۱ آغاز شد و برای ماه‌ها ادامه داشت.

اعتراضات زن زندگی آزادی به بزرگترین چالش حکومت و روحانیت بدل شد.

بیش از یکسال و نیم پس از سرکوب نیروهای امنیتی و نظامی،‌ این روایت‌های قربانیان، وسعت آزار و اذیت جنسی و سواستفاده‌ای که بر مخالفان و معترضان بازداشتی روا شده را مستندسازی می‌کند.

این روایت‌ها همچنین نشان می‌دهند که جمهوری اسلامی با گذشت ۴۵ سال از شکل‌گیری، همچنان خشونت جنسی  بر زنان و مردان را به عنوان یک روش سرکوب برای حفظ قدرت مورد استفاده  قرار می‌دهد.

برای حفظ امنیت مصاحبه‌شوندگان نام تمامی آنها

هشدار: این مقاله شامل توضیحاتی دقیق از آزار جنسی،‌ تجاوز و سواستفاده جنسی است که ممکن است برای برخی از خوانندگان آزاردهنده باشد.تغییر داده شده است .

خشونت جنسی ابزاری برای سرکوب سیاسی

بر اساس گفت‌وگو‌ها با معترضانی که پیشتر بازداشت شده‌اند، خشونت جنسی علیه معترضان بازداشتی در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ شامل تعرض،‌ تجاوز،‌  دستمالی اندام زنان و مردان و به کار بردن الفاظ جنسی می‌شود.

افرادی که مورد خشونت جنسی قرار می‌گیرند براساس روایت خود تصمیم می‌گیرند خود را قربانی یا نجات یافته بنامند

در دو مورد قربانیان گزارش داده‌اند که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. در یکی از موارد یک مرد با شئی مورد تجاوز قرار گرفته است. علاوه بر این قربانیان یا نجات یافتگان مورد خشونت شدید فیزیکی و جنسی قرار گرفته‌اند که اغلب با توهین‌های لفظی و تهدیدات همراه بوده است.

در حالی که بیشتر سو استفاده‌ها توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی مرد انجام شده،‌ گزارش‌هایی از مشارکت فعال ماموران زن پلیس که اغلب چادر اسلامی به تن داشتند در سرکوب‌ها وجود دارد.

یکی از مصاحبه شوندگان زن به ایران اینترنشنال گفت ماموران زن مستقیما در خشونت جنسی علیه او در بازداشت دست داشتند.

نفست را خواهیم گرفت

ساناز یکی از معترضان زن بازداشتی است که در میدان شهرداری رشت در شمال ایران بازداشت شد. ساناز می‌گوید براساس مسیری که خودرو ماموران امنیتی طی کرده، او فکر می‌کند این خودرو از سمت رشت به سوی جاده انزلی رفته است.

ساناز می‌گوید او را به مکانی بردند که شبیه یک مدرسه ابتدایی بود و در آنجا او را مورد آزار روانی و جنسی قرار دارند.

«ماموران زن مرا نگه داشتند،‌ در حالی که یک مامور مرد بدنم را لمس می‌کرد و با استفاده از زبان بسیار وقیحی به من گفت: نفست را خواهیم گرفت،‌بدنت را در دریا پیدا خواهد شد و علت مرگ خودکشی گزارش می‌شود ،‌تو و خانواده‌ات را بی‌آبرو خواهیم کرد.»

در مورد دیگری،‌ مادری گزارش می‌دهد که دخترش پس از آزادی از زندان کچوئی قادر نبوده درست راه برود و صورتش کبود بوده است. به گفته این مادر، ماموران انقدر با باتون او را زدند که یکی از کلیه‌هایش آسیب دیده و همچنان تحت نظارت پزشک قرار دارد. او به شدت آزار روحی و جسمی دیده است.

مادر این دختر آسیب‌دیده همچنین گفت که مقامات زندان به دخترش گفته‌اند [هیچ‌کس بیرون منتظر او نیست. هیچ کس بیرون منتظر تو نیست تو را می‌کشیم،‌ دفنت می‌کنیم و به مادر و پدرت می‌گوییم فرار کرده‌ای]

این اقدامات طراحی شده تا حس عمیق رها شدگی،‌ تحقیر و شرم را بر این بازداشتی تحمیل کند و او را در چشم خانواده منزوی و بی‌اعتبار کند. براساس گزارش شاهدان به ایران اینترنشنال این تاکتیکی است که اغلب توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی علیه مخالفان به کار گرفته می‌شود

خشونت‌های گسترده و سیستماتیک در مکان‌های مخفی

سوء استفاده‌های جنسی انجام شده توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بر اساس شواهدی که به ایران اینترنشنال ارائه شده نشان می‌دهد این اقدامات قسمتی از یک استراتژی گسترده برای سرکوب مخالفان است.

گزارش‌ها حاکی است که آزار جنسی و تجاوز توسط مقام‌ها در شهرهای مختلف علیه مخالفان بازداشتی اعمال شده است. تهران، کرج،‌ آمل و مهاباد از جمله شهرهایی‌‌اند که بازداشت‌شدگان روایت‌هایی از تجاوز و آزار جنسی در آنها را ارائه کرده‌اند.

در یکی از این موارد یک فعال حقوق زنان به نام هستی در شهر کرج می‌گوید هنگامی که توسط ماموران امنیتی بازداشت شده در داخل ون مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته است.

هستی گفت در ماشین به شدت کتکم زدند و بعد از توقف خودرو از زیر چشم‌بند دیدم در میان چندین سوله هستیم. [همانطور که گردنم را به سمت پایین فشار می‌دادند به سمت یکی از سوله‌ها برده شدم،‌ مردی از پشت موهایم را گرفت و سرم را به دیوار کوبید، برای چند ثانیه گیج بودم که لباس‌هایم را درآورد و چند نفر دیگر وارد اتاق شدند]

هستی با تاکید بر اینکه یادآوری این تجربه برایش بسیار سخت گفت [من نمی‌خواهم جزییات بیشتری بدهم برایم بسیار سخت است. فقط بگویم به من تجاوز شد. بعد از مدتی من را به جایی مثل بهداری فرستادند و آنتی بیوتیک برایم تجویز شد].

شواهد نشان می‌دهد خشونت‌های جنسی علیه مخالفان در مکان‌‌های مخفی عمدی و هماهنگ شده بوده است.

لیلا یکی دیگر از معترضان بازداشتی است که در خیابان ولیعصر تهران بازداشت شده بود. [چهار پلیس از هر طرف به من حمله  کرده و به شدت من را زدند و روسری را بر صورتم کشیدند.

داخل ماشین بین دو نفر مامور به زور نشستم و یکی از ماموران از همان ابتدا مداوم پستان‌هایم را فشار می‌داد و می‌گفت برات آزادی آوردیم. حدود نیم ساعت تا یک ساعت داخل ماشین بودم صدای در آهنی را شنیدم. موقع پیاده شدن خنکی هوا این حس را به من داد که در فضای نسبتا بازی هستم]

لیلا با تاکید بر اینکه نمی‌داند به کدام بازداشتگاه برده شده گفت: [چهار مامور در حالی که روسری را به شکل کلاه بر سرم گذاشته و دور گردنم گره زده بودند لباس‌هایم را از تنم در آورند و من را آزار جنسی دادند. بعد از مدتی در همان حال رهایم کردند].

این معترض بازداشتی می‌گوید [نمی‌دانم چه مدتی گذشت. یک نفر در را باز کرد و پتویی که بوی گند می‌داد به سمتم پرتاب کرد با دستی که از پشت همچنان با دستبند پلاستیکی بسته بود فقط پتو را پیچیدم دور خودم.]

اگر چه اغلب معترضان بازداشتی چشم‌بند داشته‌اند اما چندین گزارش نشان می‌دهد این آزار جنسی در مکان‌های مختلفی از جمله آپارتمان،‌ مدارس،‌کوچه‌ها،‌انبار و جایی مثل کلینیک یا بیمارستان رخ داده است.

مقام‌ها، مخالفان مرد را هدف خشونت جنسی
قرار دادند

شواهد نشان می‌دهد جمهوری اسلامی خشونت جنسی را همچنین به عنوان تاکتیکی محاسبه شده برای سرکوب و ترساندن مخالفان مرد استفاده کرده است 

حسین توسط نیروهای امنیتی یکی از اعتراضات در دانشگاهی در تهران بازداشت شد

حسین می‌گوید من را پشت موتور انداختند. پیراهنم را بر سرم کشیدند و مردی که پشتم نشسته بود گفت صدایت را دیگر خدا هم نمی‌شنود.  هیچ گهی هم نمی‌توانی بخوری هر چی من بهت می‌دهم میخوری.

این دانشجو با اشاره به مسیر حدودی که ماموران او را با خود بردند تاکید دارد که به زندان برده نشده است. او می‌گوید مسیر کوتاهی از دانشگاه رفته بودیم که موتور ایستاد و وقتی پیاده شدم تصویر محوی از خانه‌های آجری را در دو طرف می‌دیدم. جایی مثل خیابان سنایی.

حسین با اشاره به آنچه بر او گذشت می‌گوید وارد یک آپارتمان شدیم. مامور مدام گردنم را فشار می‌داد. داخل اتاق من را به دیوار چسباند و چیزی را با فشار داخل بدنم فرو کرد. فریاد کشیدم و بعد از مدتی رفت. من شوکه بودم

این معترض قربانی خشونت جنسی همچنین عنوان کرد چند روز خونریزی داشتم، کسی وارد اتاق شد،‌ پس از معاینه گفت متاسفانه مقعد دچار پارگی شده است.

حسین اشاره کرد که دوستم دو ماه بعد از این اتفاق آزاد شد. او زمانی که با من صحبت می‌کرد در حضور مشاورش بود و گفت افراد بسیاری را می‌شناسد که تجربه مشابه دارند اما نمی‌خواهند درباره آن صحبت کنند.

همایون معترض دیگری است که توسط نیروهای امنیتی در آمل در شمال ایران بازداشت شد.

او روایت می‌کند که هنگام بازداشت به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفته است  [آنها هنگام دستگیری سرم را شکستند و چون مقاومت کردم مرا روی زمین هم کشیدند].

او می‌گوید [در جاده امام زاده عبدالله ماشین پیچید و من مطمئن شدم که من را به زندان آمل می‌بردند]

همایون می‌گوید تزریقی را در هنگام ورود به گردنم یا کتفم انجام دادند. بسیاری از بازداشت شدگان در جریان سرکوب نیروهای امنیتی از جمله کودکان مورد تزریق مواد ناشناخته‌ای قرار گرفتند. 

آزارها در همانجا پایان نیافت. همایون گفته بارها ماموران به بیضه‌هایش لگد زدند. [آنها گفتند که مرا تمام خواهند کرد به این معنی که من را خواهند کشت.

او می‌گوید از شدت درد غش کرده و وقتی به هوش آمده ماموران او را مجبور کردند که اعتراف کند دو مامور را زده است]

سیوان شهروند کرد در مهاباد شهری با جمعیت عمدتا کرد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او می‌گوید ماموران او را از موهای بلندش بلند کردند.

سیوان گفت [درد وحشتناکی بود. در ماشین در حالی که یکی سرم را پایین نگه داشته بود،‌ مامور دیگر بیضه‌هایم را فشار می‌داد از درد فریاد می‌زدم.]

این جوان معترض اضافه کرد (مدت نسبتا طولانی داخل ماشین بودم،‌ بوی تند مواد شوینده قوی وقتی از داخل ماشین پیاده شدم به مشامم خورد. جایی مثل بیمارستان یا درمانگاه]

سیوان گفت [از راهروی نسبتا طولانی گذشتیم و من را داخل اتاقی انداختند. سلول نبود. دو مامور داخل شدند. لباس‌هایم را از تنم به زور در آوردند. مدتی لخت مادرزاد در اتاق بودم. دوباره آمدند این بار در حالی که من را می‌زدنند بر صندلی نشاندند. یکی از بازجویان گفت خب از انقلاب لختی‌ها چه خبر].

سیوان درباره بازجوهایش گفت [یکی دیگر از ماموران هر از چند گاهی بعد از کتک زدن مقداری آب می‌ریخت روی من و می‌گفت وقتی برق بهت وصل کردیم حساب کار دستت میاد. بعد از مدتی در حالی که دست‌ها و پاهام رو به صندلی بسته بودند من را رها کردند]. 

او می‌گوید نمی‌داند چه مدت زمانی گذشت تا در اتاق باز شد و شلوار و پیراهن پاره‌اش را به او دادند تا بر تن کند

تاثیرات روانی ماندگار سوءاستفاده جنسی مقامات جمهوری اسلامی

ترس از بازداشت و شکنجه مجدد توسط ماموران جمهوری اسلامی بسیاری از قربانیان را به سکوت وا داشته است. به طوری که تعداد واقعی معترضانی که مورد آزار و سوء استفاده جنسی قرار گرفته‌اند همچنان نامشخص است

در شهادت‌هایی که به ایران اینترنشنال ارائه شده قربانیان از تحمل تروماهای روانی عمیق ناشی از سوء استفاده جنسی که تجربه کرده‌اند می‌گویند

یکی از معترضان بازداشتی برای مصاحبه نیاز به حضور یک درمانگر داشت. در حالی که دیگران فاش کردند در حال حاضر برای مقابله با آنچه بر آنها گذشته تحت درمان قرار دارند. برخی نیز عنوان کردند برخی از مخالفان و معترضان بازداشتی را می‌شناسند که به دلیل تجربه آزار دهنده دست به خودکشی زده‌اند

مطالعات نشان می‌دهد که خشونت جنسی عواقب فوری و بلند مدت دارد. در ابتدا قربانیان اغلب با استرس حاد،‌جدایی عاطفی ،‌اختلالات خواب‌،‌ جراحات جسمی و عفونت‌های مقاربتی،‌ و بارداری ناخواسته مواجه می‌شوند.

تاثیرات بلند مدت شامل افسردگی پایدار،‌ اختلال استرس پس از واقعه،‌مشکلات بین فردی،‌خطر باز قربانی شدن،‌ناراحتی گوارشی، درد مزمن لگن و سوء مصرف مواد مخدر می‌شود.

استفاده حکومت ایران از خشونت فیزیکی و جنسی برای سرکوب مخالفان تاکتیک قدیمی است که از زمان تاسیس جمهوری اسلامی به انواع مختلف گزارش شده است. با وجود گزارش‌های مستند از شکنجه و تجاوز جنسی، مقامات دولتی و قضایی جمهوری اسلامی بارها اتهامات بد رفتاری با معترضان و مخالفان را رد کرده و از پذیرش شواهد گسترده در این باره خودداری کرده‌اند