پناهجویانی که ایران اخراج کرد
و 'طالبان به زندگیشان پایان داد'
یافتههای افغانستان اینترنشنال که همزمان با ۲۷ آذر ۱۴۰۴ (۱۸ دسامبر) روز جهانی مهاجران منتشر شد، نشان میدهد که شماری از پناهجویان افغانستانی پس از بازگشت اجباری از ایران با بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و قتلهای فراقانونی در افغانستان مواجه شدهاند. پروندههای مستندسازیشده الگویی تکرارشونده از خشونت علیه بازگشتکنندگان را نشان میدهند. بستگان قربانیان، طالبان را مسئول این وضعیت میدانند.
افغانستان اینترنشنال دستکم شش قتل فراقانونی و ۱۱ بازداشت اخراجشدگان بعد از بازگشت اجباری از ایران را مستندسازی کرده است. با این حال ممکن است آمار قربانیان بیشتر باشد.
اسکندر مومنی، وزیر کشور ایران، تایید کرده است که تنها امسال حدود یکونیم میلیون افغانستانی از ایران اخراج شدهاند و بیش از ۷۰ درصد این بازگشتها «خودمعرف» و «داوطلبانه» بوده است. با این حال، اخراجشدگان میگویند «فشارهای شدید اداری، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی» آنان را وادار به بازگشت کرده است.
پناهجویان در ایران میگویند که پلیس با بازرسی خیابانی، یورش به محلهای کار و خوابگاهها و انتقال آنها به مراکز نگهداری موقت، مهاجران و پناهجویان را بازداشت و اخراج کرده یا در شرایطی قرار داده که راهی جز بازگشت نداشتهاند. این بازداشتها در مواردی با توهین و تحقیر به همراه بوده است و بازگشتها عمدتا بدون طی مراحل قانونی رسمی صورت گرفتهاند.
پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان در مرداد ۱۴۰۰، میلیونها شهروند افغانستان بهدلیل نقض گسترده حقوق بشر و فقر، به کشورهای مختلف مهاجرت کردند. با این حال، مدتی است ایران، پاکستان و برخی دیگر از کشورها، کارزار گستردهای برای اخراج آنها آغاز کردهاند.
فلیپو گراندی، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان روز پنجشنبه ۱۵ آبان در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد بازگشت اجباری شهروندان افغانستانی از ایران و پاکستان را «نگرانکننده» خواند. گراندی تایید کرد که «این اقدام بسیاری را از حمایت لازم محروم کرده و آنان را به محیطی ناامن بازگردانده است».
سازمانهای حقوق بشری هشدار دادند که اخراج شهروندان افغانستان میتواند آنان را در معرض تعقیب، آزار و شرایط خطرناک در این کشور قرار دهد اما این هشدارها نتوانسته است جلو اخراج فزاینده آنان را بگیرد.
نقض اصل عدم اخراج اجباری
اصل عدم بازگرداندن اجباری در حقوق بینالملل میگوید هیچ کشوری نباید افراد را به جایی بازگرداند که جان یا آزادیشان تهدید شود.
ملکستیز، پژوهشگر روابط بینالملل، در گفتو گو با افغانستاناینترنشنال گفت با وجود اینکه ایران عضو کنوانسیون وضعیت پناهندگان نیست، اصولی در حقوق بینالملل وجود دارد که همه کشورها موظف به رعایت آن هستند.
او گفت «هر پناهجویی که درخواست حمایت سیاسی میکند و جانش در صورت بازگشت تهدید میشود، نباید بهصورت اجباری به کشورش بازگردانده شود، زیرا ممکن است با پیگرد قانونی، شکنجه یا قتل مواجه شود.
به گفته او، ایران این اصل را رعایت نکرده و شهروندان افغانستانی در معرض خطر را بازگردانده است.
جمهوری اسلامی ایران از اصطلاح «اتباع غیرمجاز» یا «مهاجران غیرقانونی» برای افرادی که اخراج میشوند استفاده میکند. فعالان حقوق بشر میگویند بهکار بردن این اصطلاحات برای افرادی که ممکن است پناهجو یا پناهنده باشند نادرست یا دستکم گمراهکننده تلقی میشود. طبق کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو درباره وضعیت پناهندگان، هر کسی که بهدلیل ترس موجه از آزار یا تعقیب به خاطر نژاد، مذهب، ملیت، عضویت در گروه اجتماعی خاص یا عقاید سیاسی، از کشور خود گریخته و نمیتواند یا نمیخواهد به آن بازگردد، پناهجو محسوب میشود. افرادی که پروندهشان هنوز بررسی نشده، از شمول تعریف کنوانسیون خارج نیستند و اگر شرایط لازم را داشته باشند، «پناهنده بالقوه» محسوب میشوند.
آژانس پناهندگان سازمان ملل به ایران و پاکستان توصیه کرده است که بازگرداندن اجباری افغانستانیها را متوقف کنند، اما این دو کشور همچنان به اخراجها ادامه میدهند. عفو بینالملل نیز این اخراجها را «غیرقانونی» اعلام کرده است.
روش تحقیق
این گزارش بر پایه گفتوگوهای مستقیم با منابع دستاول، از جمله قربانیان، خانوادهها و نزدیکان آنان تهیه شده است. افغانستان اینترنشنال همچنین ویدیوهایی دلخراش از پیکر قربانیان، مدارک پزشکی و عکسهایی از آثار خشونت و شکنجه بر بدن آنها مشاهده کرده است. این رسانه دیدگاه وزارت خارجه جمهوریاسلامی را درباره این رویدادها جویا شد، اما پاسخی دریافت نکرد. گروه طالبان نیز معمولا نقش اعضای خود در قتلهای هدفمند در افغانستان را انکار میکند.
روایت قربانیان
قتل محافظ سابق ژنرال داوود
یک کارمند وزارت امور داخله سابق افغانستان به نام «کمین جان» شامگاه شنبه سوم آبان ۱۴۰۴ در روستای چشمه گرمک ولسوالی فرخار در ولایت تخار، در شمالشرق افغانستان کشته شد.
منابعی از ولایت تخار به افغانستاناینترنشنال گفتند افراد مسلح از یک خودرو سواری به سوی کمین جان تیراندازی کردند و سپس پا به فرار گذاشتند.
کمین جان حدود یک سال قبل از این رویداد از ایران اخراج شده بود.
او از زمانی که از ایران به تخار بازگشت مشغول کشاورزی بود. کمین جان در گذشته بهعنوان محافظ ژنرال داوود داوود، فرمانده عمومی پلیس در شمال افغانستان، کار کرده بود.
قتل کمین جان یک رویداد استثنایی نیست. دو هفته قبل از مرگ او، پیکر یک سرباز حکومت پیشین افغانستان -که او هم از ایران اخراج شده بود- در ولایت فراه، در غرب افغانستان پیدا شد.
گلاحمد را «زنده بردند اما جسدش را پس دادند»
روز جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ پیکر گلاحمد، کارمند وزارت امور داخله حکومت پیشین افغانستان در شهر فراه در جنوبغرب افغانستان پیدا شد.
خانواده گلاحمد میگوید او را افرادی از خانهاش بردند که کارت شناسایی استخبارات (دستگاه اطلاعاتی) طالبان را با خود داشتند.
گلاحمد سه ماه و بیست روز ناپدید بود. سرانجام در یازدهم میزان پیکرش را به خانوادهاش پس دادند.
گلاحمد قبلا در چارچوب فرماندهی پلیس افغانستان در ولایت فراه کار کرده بود.
امیر ارسلان، برادر قربانی، به افغانستان اینترنشنال گفت که برادرش در زمان جمهوریت «تسلیم» شده و سلاح خود را به طالبان تحویل داده و کارت عفو گرفته بود.
این سرباز حکومت پیشین، برای نجات از خطر انتقامگیری طالبان چند بار به ایران رفت. او آخرین بار در فروردین ۱۴۰۴ پس از افزایش فشارهای جمهوری اسلامی بر مهاجران مجبور به بازگشت به افغانستان شد.
امیر ارسلان، برادر قربانی، گفت خواهان تحقیق از «استخبارات طالبان در فراه» در مورد قتل برادرش است. به گفته او نیروهای استخبارات طالبان او را زنده بردند و پیکرش را نیز همین اداره به این خانواده سپرده است.
از گلاحمد پنج فرزند «سه پسر و دو دختر» بهجا مانده است. خانوادهاش از مقامهای طالبان میخواهد دادخواستشان را علیه اداره استخبارات طالبان در فراه پیگیری کند. با این حال طالبان تاکنون پاسخی به این درخواست نداده است.
دو گلوله در سر عبدالولی نعیمی، یک گلوله در گلویش
حدود یک ماه پیشتر از پیدا شدن جسد گلاحمد در فراه، یک رویداد مشابه در کابل اتفاق افتاد.
جسد عبدالولی نعیمی، افسر پیشین قطعات خاص افغانستان در دهم شهرویور ۱۴۰۴ پس از دو هفته ناپدید بودن در ریاست خدمات طب عدلی کابل پیدا شد.
نعیمی که زاده ولایت پنجشیر بود، در ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ از ایران اخراج شده بود.
منابع از کابل به افغانستان اینترنشنال گفتند او در ۲۴ مرداد به کابل برگشت و تنها دو روز بعد از بازگشت در ۲۶ مرداد ناپدید شد.
به گفته منابع محلی، «آثار دو گلوله در سر و گردن جسد مشهود بود، دست چپش شکسته بود و علایم شکنجه در بدون او دیده میشد.»
در تصاویری که از پیکر نعیمی به افغانستان اینترنشنال رسیده، زخمهایی در پیشانی و دماغ او دیده میشود. منابع گفتند از کبودیهای دستان او معلوم است که در جریان شکنجه، دستانش از پشت سر بسته شده بود.
عبدالولی نعیمی ازدواج کرده بود و از او چهار کودک بهجا مانده است.
حدود ۱۱ روز قبل از ناپدیدشدن عبدالولی، پیکر یک کارمند دیگر دولت پیشین در پروان، در شمال کابل، پیدا شده بود.
سه بار تلاش ناکام برای پناهیافتن در ایران
۱۵ مرداد ۱۴۰۴ پیکر فهیم جبلی قاضیخانی در شفاخانه ولایتی پروان پیدا شد.
قاضیخانی در حکومت سابق ضابط قطعات خاص پروان (مامور واحدهای ویژه استان پروان) بود.
او دو روز قبل در ۱۳ مرداد ناپدید شده بود.
یک منبع نزدیک به قاضیخانی به افغانستان اینترنشنال گفت او از ترس انتقامگیری طالبان، زمانی که بازداشتها و جستجوهای طالبان در پروان تشدید میشد، سه بار به شکل قاچاقی به ایران رفت اما هر بار بهدلیل فشارهایی که در ایران وجود داشت مجبور شد به افغانستان برگردد.
این نظامی پیشین افغانستان در ماه مرداد به خانه یکی از بستگانش در منطقه ریگ روان ولایت کاپیسا رفته بود، اما در برگشت بازداشت شد و سپس جنازهاش در شفاخانه پروان پیدا شد.
فهیم قاضیخانی باشنده اصلی روستای چهاربرج ولسوالی جبل سراج بود. از او دو فرزند بهجا مانده است.
کمتر از سه هفته پیش از این رویداد یک فرمانده نظامی سابق حزب جنبش در ولایت سرپل کشته شده بود.
محافظ مارشال دوستم تنها یک روز پس از اخراج از ایران کشته شد
در ۲۸ تیر ۱۴۰۴ عزتالله، فرمانده سابق حزب جنبش ملی افغانستان در سرپل، در شمال افغانستان کشته شد.
عزتالله تنها یک روز پیش از ایران بازگشته بود.
احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش ملی به افغانستان اینترنشنال گفت عزتالله بعد از تسلط طالبان در افغانستان به ایران پناه برد اما پس از پایان مهلت ویزایش، «غیرمجاز» تلقی میشد و مجبور شد به سرپل برگردد و یک روز بعد کشته شد.
منابع آگاه از حزب جنبش ملی افغانستان میگویند فرمانده عزتالله مشهور به «قومندان زیل» از محافظان مارشال عبدالرشید دوستم، رهبر این حزب بود.
عبدالرشید دوستم، معاون سابق ریاستجمهوری افغانستان و از مخالفان پرنفوذ طالبان در شمال کشور است.
سخنگوی حزب جنبش مارشال دوستم به افغانستان اینترنشنال گفت اخراج فرماندهان نظامی این حزب از سوی جمهوری اسلامی، با توجه به شرایط جاری در افغانستان «پرسشبرانگیز» است.
احسان نیرو گفت حزب جنبش ملی افغانستان نهتنها با ایران که با همه کشورهای همسایه روابط خوب دارد، اما ایران که وضعیت افغانستان را به درستی درک میکند، نباید افراد در معرض خطر را به کام مرگ بفرستد.
افغانستان اینترنشنال علاوه بر کشتار اخراجشدگان از ایران، مواردی از بازداشت مهاجران بازگشته به افغانستان را نیز مستندسازی کرده است.
بازداشت و شکنجه
دو بار شکنجه
در فاریاب و قندوز
در تازهترین مورد یک سرهنگ حکومت پیشین افغانستان در قندوز به نام خالمحمد پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ به افغانستان اینترنشنال خبر داد که مقامهای حوزه دوم امنیتی طالبان در قندوز او را به شدت شکنجه کردهاند.
این نظامی پیشین گفت بعد از اخراج از ایران، بار اول در فاریاب شکنجه شد: «طالبان مرا در فاریاب بازداشت کردند و ناخنهای دستم را کشیدند.» خالمحمد بعد از آزادی تصمیم گرفت از فاریاب به قندوز پناه ببرد تا از بازداشت و شکنجه در امان بماند. اما بار دوم طالبان در قندوز نیز به خانهاش هجوم بردند و او را به شدت ضربوشتم کردند.
خالمحمد گفت که معاون جنایی حوزه امنیتی طالبان در ولسوالی امام صاحب قندوز، او را به مرگ تهدید کرده است.
به گفته او، ۱۰ نیروی طالبان نیمهشب بدون حکم دادگاه به خانه او هجوم آوردند و شروع به ضربوجرح و شکنجه او و مریم، مادر سالمندش کردند.
در ویدیوهایی که به دست افغانستان اینترنشنال رسیده، کبودیها و علایم شکنجه در بازوان، پاها و بدن خالمحمد دیده میشود. افغانستان اینترنشنال همچنین مدارک پزشکی را مشاهده کرده است که در آن دیده میشود مریم، مادر کهنسال خالمحمد هم در اثر ضربوشتم آسیب دیده است.
خالمحمد در ویدیویی که به افغانستان اینترنشنال فرستاد، گفت او بهدلیل سابقهاش به عنوان یک «سرباز اوزبک» در حکومت پیشین افغانستان، مورد شکنجه قرار گرفته است.
افغانستان اینترنشنال کارت عودتکنندگان آژانس پناهندگان ملل متحد را مشاهده کرده است که نشان میدهد خالمحمد با چهار عضو خانوادهاش در ۲۵ مهر ۱۴۰۱ از ایران اخراج شده است. او بعد از سقوط افغانستان به دست طالبان در مرداد ۱۴۰۰ به ایران پناه برده بود.
بازداشت پنج عضو یک خانواده پنجشیری
روز پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ هم طالبان پنج عضو یک خانواده پنجشیری را در ولایت پروان، در شمال کابل بازداشت کرد.
هر پنج عضو این خانواده در حکومت پیشین افغانستان کار میکردند و بعد از سقوط جمهوری اسلامی افغانستان به ایران پناه برده و سپس اخراج شده بودند. شیرملا، گلبدین، علیم، جان محمد و سلیمان در حکومت پیشین سرباز و افسر بودند.
این افراد که دو برادر، یک برادرزاده و دو پسر عمو آنها هستند اصالتا از منطقه «رویدره» ولسوالی شتل در ولایت پنجشیر هستند. طالبان بعدا چهار عضو این خانواده را رها کرد، اما شیر ملا هنوز در پروان زندانی است.
شیرملا در سال ۱۴۰۲ به ایران رفته بود و بعد از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران در پایان خرداد ۱۴۰۴،در محل کارش در یک کارواش در تهرانپارس بازداشت و اخراج شد.
بازداشت پرویز سیدخیلی
و فرید سیدخیلی
منابعی در پانزدهم شهریور امسال به افغانستان اینترنشنال گزارش دادند که طالبان برای دومین بار، فرید سیدخیلی و پرویز سیدخیلی، نظامیان پیشین را در کابل بازداشت کرد.
فرید سیدخیلی فرمانده لوا و پرویز سیدخیلی فرمانده هنگ ارتش در ولایت بغلان بودند.
طالبان یکبار دیگر هم این دو نظامی را در سال ۱۴۰۱ در کابل بازداشت کرده بود. بعد از آزادی از زندان، فرید سیدخیلی در کابل ماند اما پرویز سیدخیلی برای نجات ایران رفت. ماندن در ایران آسان نبود و پرویز اخراج شد.
منابع شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ به افغانستان اینترنشنال گفتند که استخبارات طالبان فرید سیدخیلی و پرویز سیدخیلی را پس از بازداشت به مکان نامعلومی منتقل کرد.
فرید سیدخیلی جمعه از خانهاش در حوزه یازدهم شهر کابل بازداشت شد. شام پنجشنبه پرویز سیدخیلی نیز از یک بیمارستان در حوزه چهارم کابل بازداشت شد.
منابع از کابل گفتند پرویز سیدخیلی حدود یک هفته پیش از بازداشت از ایران اخراج شده بود.
پنج سال زندان برای محمدعارف مصلح
طالبان در ۱۴ دی ۱۴۰۳ محمدعارف مصلح مدیر پیشین امنیت ملی ولسوالی رخه را در کابل بازداشت کرد.
آقای مصلح از منطقه «پروان سه» شهر کابل بازداشت شد و دادگاه طالبان او را به پنج سال زندان محکوم کرد.
او در زمان جمهوری اسلامی افغانستان بهعنوان مدیر امنیت ولسوالی رخه ولایت پنجشیر کار میکرد.
پس از ورود طالبان به کابل در مرداد ۱۴۰۰، مصلح برای نجات جان خود به ایران رفت اما سال ۱۴۰۳ پارسال مجبور به بازگشت شد.
با این حال، پس از بازگشت دستکم دو بار بازداشت شد. ابتدا به ضمانت بزرگان محل آزاد شد، اما دوباره بازداشت و در نهایت از سوی دادگاه طالبان به پنج سال زندان محکوم شد.
فعالان مدنی نیز در امان نیستند
حمزه الفت قبل از رسیدن به خانه کشته شد
کارمندان حکومت پیشین افغانستان از اصلیترین گروههای در معرض خطر بعد از مرداد ۱۴۰۰ هستند. اما فعالان مدنی، خبرنگاران و فعالان حقوق بشر نیز در امان نیستند و با بازداشت و در مواردی قتلهای فراقانونی مواجه شدهاند.
یکی از برجستهترین رویدادهای قتل فعالان مدنی کشتهشدن حمزه الفت در ۲۹ دی ۱۴۰۳ در زادگاهش دایکندی است.
استخبارات طالبان پیشتر در ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، حمزه الفت را در غرب کابل بازداشت کرده بود. او چهارم مرداد ۱۴۰۳ پس از تحمل یکونیم سال حبس از زندان آزاد شد و سپس به ایران رفت.
الفت پس از چند ماه از ایران بازگشت و ۲۵ دی ۱۴۰۳ به خانوادهاش خبر داد که از بامیان به طرف نیلی، مرکز ولایت دایکندی حرکت کرده است.
در گزارشها آمده است که در مرکز نیلی در یک هتل در بازار خدیر او با دو عضو استخبارات مواجه شد و در جریان فرار۷ هدف تیراندازی افراد طالبان قرار گرفت و زخمی شد.
یک روزنامهنگار نزدیک به این فعال مدنی به افغانستان اینترنشنال گفت الفت ساعاتی قبل از پخش خبر مرگش، به او پیام داده و گفته بود در حمله طالبان زخمی شده است.
این روزنامهنگار متنی منسوب به حمزه الفت را با افغانستان اینترنشنال به اشتراک گذاشت. در این پیام آمده است: «طالبان به من حمله کردند تا مرا دستگیر کنند. من فرار کردم، اما به من شلیک کردند و اکنون زخمی شدهام».
او در ادامه این پیام گفته «در یک کوه پنهان شدهام، وضعیت من اضطراری است و فقط دو روز غذا دارم. به محض امکان، به کمک نیاز دارم.»
منبع نزدیک به حمزه الفت همچنین از گفتوگوی تلفنی خود با این فعال حقوق بشر خبر داد و گفت که حمزه الفت به او گفته است که گلوله طالبان به ناحیهای پایینتر از زانو اصابت کرده و او تلاش کرده تا با استفاده از یخ، برف و بانداژ خونریزی را متوقف کند.
حمزه الفت ۲۹ دی ۱۴۰۳ در زادگاهش در اثر زخمهای ناشی از اصابت گلوله طالبان جان خود را از دست داد.
دو سال زندان برای یک روزنامهنگار
حمید فرهادی، روزنامهنگار هم مدتی پس از اخراج از ایران در ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ در کابل بازداشت و سپس از سوی یک دادگاه طالبان به دو سال زندان محکوم شد.
حمید فرهادی در حال حاضر در بگرام زندانی است.
براساس اعلامیه عفو بینالملل، طالبان این خبرنگار را به اتهام تهیه گزارش در مورد ممنوعیت آموزش دختران برای روزنامه اطلاعات روز به زندان محکوم کرده است.
این نهاد گفته است که فرهادی در جریان بازجویی از سوی طالبان با رفتار نادرست، از جمله نگهداری در سلول انفرادی قرار گرفته و در نتیجه سلامت روان او بهشدت آسیب دیده است.
نزدیکان حمید فرهادی میگویند این روزنامهنگار پس از تحولات مرداد ۱۴۰۰ به ایران پناه برد. با این حال او پس از فشارهای فزاینده در ایران در اواخر ۲۰۲۲ مجبور شد به کابل برگردد و به زندان طالبان افتاد.
زنان به کشوری اخراج میشوند که در آن انسانزدایی میشوند
فلیپو گراندی، کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان روز پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴ در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت ایران و پاکستان مهاجران افغانستانی را به کشوری اخراج میکنند که در آن نقض گسترده حقوق بشر و تبعیض بهویژه علیه زنان وجود دارد.
روشن نیست که چند درصد از یکونیم میلیون افغانستانی که امسال از ایران اخراج شدند زنان بودند. اما از ماه می ۲۰۲۵ به این سو، جمهوری اسلامی ایران اخراج خانوادهها (شاملل زنان و کودکان را شدت بخشیده است. پیش از آن تهران بیشتر مردان جوان و مجرد را اخراج میکرد.
براساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت در شش ماه نخست سال ۱۴۰۴، ایران بیش از ۴۵۰ هزار افغانستانی را اخراج کرد. در این میان ۳۰ هزار و ۲۶۶ خانواده حضور داشتند. در این گزارش آمده است در میان کسانی که با خانواده بازگشتند، ترکیب جنسیتی و سنی به شکل زیر بود:
۲۸ درصد زنان، ۴۶ درصد کودکان و ۲۶ درصد مردان
کودکان دختر اخراجشده بالاتر از کلاس شش از حق آموزش محروم میشوند. دختران همچنان نمیتوانند به دانشگاه بروند و دسترسی به آموزش محدود شده است. زنان بدون همراه مرد (محرم) اجازه حضور در اماکن عمومی، مغازهها یا حتی بیمارستانها را ندارند. زنان اجازه ندارند به مشاغل عمومی بپیوندند و عملا از بازار کار محروم شدهاند. در آخرین مورد طالبان در ولایت هرات، در غرب افغانستان به بهانه نداشتن برقع جلو ورود پزشکان، پرستاران و بیماران به بیمارستانها را گرفته است.